|

Sunday, January 16, 2005

کرمانشاه، مهاجرت، تغییر فرهنگ

من نمیدونم این شهر کی میخواد شکل یه شهرو بگیره، همه میگن الان دیگه تهرانیه اصیل وجود نداره که باید کرمانشاهم به اون جمع تهران اضافه کنن آخه من نمیدونم این شهر چی داره که همه به اینجا مهاجرت میکن!؟ اگه از صد نفر آدم به صورت رندم یعنی اتفاقی آمار بگیری تو شناسنامه ی سی نفرشون نوشته کرمانشاه تازه اون سی نفرم بیست نفرشون یا پدرش کرمانشاهی نیست یا مادرش!؟ یاده اون سالها بخیر که من کلاس اول و چهارمو اینجا بودم همه با لهجه شیرین کرمانشاهی حرف میزدن اما الان!؟ من نژاد پرست نیستم اما تو هیچ کشور پیشرفته ای تو دنیا کسی نمیتونه بدون مجوز سرشو بندازه پایین بره هرجا خواست زندگی کنه اینهایی که از دهاتها و آبادیا میان واویلان (البته منظور من به همه نیست بدها رو میگم) به قول معروف جو میگیرتشون و چه کارها که نمیکنن مخصوصا دختراشون که به قول یه آشنا خیابان اول نه دوم نه سوم دیگه حیف شدن!؟ تغییر فرهنگها مصیبته آدم باید جنبشو داشته باشه شما یه جا رو تو ایران سراغ دارین که فرهنگ شهر نشینی رو آموزش بده؟ یکی محصول کشاورزیشو میفروشه میاد یه آپارتمان میخره تو شهر صبح تا شب نوار میزاره خیال میکنه اینجام همونجاست!؟ یا یکی هم گوسفند میفروشه میده یه پراید میخره، و خیال میکنه اینجام همون دهاته پشت چراغ قرمز با لهجه ی با کلاسه!؟ محلیش میگه هوی اوزی برو دیگه!؟ هنوز فرق چراغ سبزو قرمز رو نمیدونه اومده و...!؟ امان ازین شهر، کی درست میشه این چیزاش؟

© Copyright 2006 Parham Net. All rights reserved | Xml | Email | Home