|

Monday, December 20, 2004

مزاحم قسمت آخر، داستان واقعی

آره پسر دایی من و ستاره دوستای صمیمی شدن و دیگه دختره مسته تیپ و قیافه ی خفن پسردایی من شده بود و هر بار آنلاین میشدم از اون تعریف میکرد، و ازین طرف یکروز دختره به من گفت این هشت ماه گذشت کیا رو هم دیدم اما من عاشق تو شدم!؟ و با گفتن این جمله تنم لرزید نه از بابت جمله بلکه یکدفعه از تو مغزم رد شد که این عاشق این اوهام شده هشت ماه کم نیست و به خودم میگفتم خدایا اگه بفهمه همش دروغه چی میشه دچارعذاب وجدان شدیدی شدم و یکجوری باید کاری میکردم که دختره فراموشم کنه و با یک نقشه جدید گفتم میخوام برم کانادا چون اینجا کار نیست اونجا برادرم واسم کار پیدا کرده گفت به محض اینکه رسیدی شمارتو بهم بده نتونستم بگم فراوشم کن نشد. تا اینکه من به کیا گفتم دختره گفته عاشق دیوید شده اون خرم در حالی که میدونست دیوید خیالیه، تو یه دعوای مختصر به دختره میگه شما برین عاشق دیویدتون شین!؟ و منم به خیال اینکه همه چی لو رفته یه ایمیل به دختره دادم و همه چیو توش نوشتم، بعد دیگه با دیوید آنلاین نشدم و کیا یکروز زنگ زد خونمون با ناراحتی گفت دختره خیلی افسرده شده یک هفتست از خونه بیرون نرفته تو رو خدا یه جوری درستش کن منم اشک تو چشام جمع شده بود و به خودم فحش میدادم. دیدم آفلاین داده که بگو که همش دروغه. منم واسه اینکه زیاد رو دختره تاثیر منفی نذاره یه ایمیل دیگه دادم که گویا کیوان باز خرابکاری کرده با ایمیل من یه میل واست فرستاده که دروغه من فلان روز آنلاین میشم در موردش با هم صحبت کنیم بعد آنلاین شده و مدت یکماه تو حرفام غیر مستقیم میگفتم که گیریم دیوید وجود نداشته باشه چی میشه خوب که آماده شد بهش همه چیو گفتم دوباره گفت بگو همش دروغه به شرطی باور میکنم که بهم تلفن کنی منم با اصرار قبول کردم معجزه ی صدای من کاره خودشو کرد طوری که با هم صمیمی شدیم و تازه فهمیدم هنوز ایدی کیوانو پاک نکرده و گفت وقتی که گفتی کیوان ایمیل داده باورم نشد و دیگه میدونستم همش دروغه و یه شکایی برده بودم از روشن شدنه همزمان با تو اما اینقدر خوب بازی کردی نقشتو که نفهمیدم منم باهاش دوست موندم تا اینکه همین شهریور امسال میدیدم همزمان با من داره با دیگران چت میکنه رابطمو باهاش بهم زدم و ازون طرف کیا بعد اینکه حسابی اون بیچاررو دوشید رابطشو که یه دوستیه ساده بود باهاش بهم زد که هنوزم دختره ولکنش نیست. من اسمم امیر.س بیست ساله از کرمانشاه هستش و از همینجا دوباره ازون دختر معذرت میخوام. امیدوارم همه پند گرفته باشن و ازین کارا نکنن که بعد پشیمون بشن امیر.س
پایان

© Copyright 2006 Parham Net. All rights reserved | Xml | Email | Home