|

Monday, December 13, 2004

وقتی رفتی

وقتی رفتی سردیه نبودنت مثه سردیه قندیلای آویزون زمستون وجودمو گرفت اما مثه اونا سردیه تنم با یه گرمیه هوا آب نشد موند و موند و موند. موندو موند تا منم سرد کرد یه وجوده یخی از من ساخت وجودی که تا قبل از رفتن تو همه به گرمیش غبطه می خوردن. آره منی که هر کس آرزوی هم صحبتی با منو داشت تنها شدم. تنهای تنها. تنها تر از باد، وقتی که گلای بهاری شکوفه میدادن انگار بارونی به شکوفه ی من زد و اونو انداخت و با کمک باد برد، تو، توی یه بهار رفتیو من چند بهار به امیده اومدنت موندم. اما افسوس که بلیط رفتنت یکطرفه بود!؟

© Copyright 2006 Parham Net. All rights reserved | Xml | Email | Home