عزم سفر باید کرد

فکر رفتن، فکره دوری زه صدای سارها
فکر پیشوازی، خالی از دوستانم
پیش ازین صحبت رفتن باز بود
خداحافظ، ای هوا، ای پرنده، ای زمین
خداحافظ، ای صدای عاشقش، ای قطره قطره، گریه اش
پیش ازین صحبت رفتن باز بود
منو عزمه یک دیاره دیگری
منو رفتن در آن غربت سخت
پیش ازین صحبت رفتن باز بود
غصه دارد رفتنو، نرفتنم جوری دِگر
غصه دارد سفرو، ماندنم جوری دِگر
پیش ازین صحبت رفتن باز بود
<< Home