|

Saturday, April 23, 2005

فصل زیبا

مثله یه فصل زیبا بود، که خزون به یکباره اونو تو خودش مات کرد، باران بارید، تگرگ زد، شکوفه های درخت اون فصل زیبا ریخت، کسی میوه های اون فصل رو ندید، اون فصل از بین رفت، همش تقصیر بیرحمی پاییز بود که منو از دیدن اون فصل زیبا محروم کرد، آره، دیگه من اون فصل رو ندیدم، مزه ی میوه های اون فصل رو نچشیدم، اما هنوز رنگ شکوفه های درختاش یادمه، هرچی فکر می کنم نمیدونم خزون چطور بهار منو از بین برد!؟
Mio amore, essere diritto io non raggiungere da tu, ma tu essere silenzio mio amore

© Copyright 2006 Parham Net. All rights reserved | Xml | Email | Home