|

Tuesday, June 28, 2005

يادت باشه از اين زانتيا مانتياها نخري


مطلب پایین در وبلاگی بود که ذکر منبع نکرده بود که از کجا گرفته، احتمالا این متن توسط یکی از دانشجوهای دکتر یا یکی که دکتر رو خیلی خوب میشناخته نوشته شده و جزء معدود نوشته هایی درباره ی دکتره که واقعیات رو نوشته و سعی در تخریب نداشته در پایین نام وبلاگی رو که این مطلبو قرار داده مینویسم مطلبو با هم میخونیم
دکتر يادت باشه حالا که رئيس جمهوري شدي هميشه با مردم رو راست باشي يادت باشه نري با کسي ساخت و پاخت کني، يادت باشه اگه کفشهاي کهنه الاني روانداختي دور، باز هم از اون بند دارهاش بگيري، تا به قول خودت جلو مردم بشيني و کوچکتر از اونها باشي. دکتر يادت باشه حالا که رئيس جمهوري نري پشت درهاي بسته که نشه تو رو ديد.دکتر جون!؟ يادت باشه قول دادي به مردم خدمت کني، باز هم به حلبي آبادها و توي خونشون بشيني تا دردهاشون يادت نره. دکتر يادت باشه حالا که رئيس جمهوري خانه ات را عوض نکني. يادت باشه دزدها و رياکارها رو پيش خودت راه ندي. دکتر يادت باشه حالا که رئيس جمهوري آدمهاي مثل خودت رو وزير کني. آمدهاي با سواد، پاک و اهل کار. دکتر جون يادت باشه مواظب باشي کساني نباشن که پيش تو فيلم بازي کنن و پشت صحنه يه جور ديگه. قول بده با مردم رو راست باشي اگه خطايي کردن از حق مردم نگذري. دکتر جون يادت باشه همينطوري با صفا و مهربون بموني، مثل گذشتهابه جوونها اعتماد کني، يادت باشه اونها هم به تو اعتماد کردن.دکتر جون!؟ يادت باشه مثل گذشته خوب و علمي برنامه ريزي کني و نگذاري بدون فکر کاري بشه. دکتر يادت باشه مواظب باشي حق مردم هيچ وقت ضايع نشه، يادت باشه تو همون دکتري هستي که وقتي محافظت به اون آدمي که به تو توهين کرده بود سيلي زدش، وقتي فهميدي رفتي و صورتت رو جلوش گرفتي و گفتي حق توست که به من سيلي بزني؛ اينها يادت نره دکتر مواظب باش تو هم مثل بقيه نشي، دکتر يادت باشه گفتي مشکل جوونها رو حل مي کني. يادت باشه گفتي بهشون دکتر جون باور کن اين ماشين پژو پونصد و چهار سفيد رنگ بيست و هشت ساله اي که داري ماشين خوبيه، مواظب باش يه وقت نفروشيش از از زانتيا مانتياها بگيري (ولي خودموني آخرش هم نگذاشتي باهاش يه بوق بزنيم ها!) دکتر جون اينها را که گفتم يادت نره يادت که نمي ره ... راستي يه چيزي رو مي دوني دکتر، با اينکه خيلي تخريبت کردند اما من هم مثل همه ايراني ها خيلي دوست دارم دکتر جونم!؟

نمی دونم چرا تو این وبلاگهایی که امروز سر زدم همه افسرده غمگین یه جورایی بیش از حد نگران و غمگین بودند
میشه اینطوری هم امتحان کرد هر چند خودش خیلی خوبه با همه نزدیکان بدش که خیلی ها رو من قبول ندارم ولی خیلی خیلی دوست داشتم رای بیاره هر چند به هیچکی رای ندادم اما با احمدی نژاد بودن رو باید دیگه تجربه کرد اون رئیس جمهور همه است چه تویی که مخالفش بودی و چه اونی که طرفدارش. اما دوستان وبلاگ نویسم اونایی که معین رو علم کردین و تا دیروزم هاشمی رو تا کی ... درسته هر کدوم ویژگیهای خاص خودشونو داشتن ولی من فکر کنم بیشتر این دوستان یه جورایی جوگیر شدن و هنوز که هنوزه نمی خوان قبول کنند شاید من اشتباه کنم اما هنوزاون هشت سال پیش رو یادم نرفته، یه چیزی هنوز اونایی که شک دارن برن از دانشجوهای علم و صنعت بپرسنند من به شخصه پرسیدم میخواستم اطمینان داشته باشم به حرفام میدونم خیلی تخریب شد و خواهد شد. یا حق
برگرفته از یک وبلاگ که خودش ننوشته بود از کجا گرفته!؟ آدرسش اینه
محسن: البته من خودم یکی از همسایه های دکتر رو میشناسم، واقعا خیلی ازش تعریف میکرد، منظورم قبله انتخاباته
همچنین از حرفهایی که شاگرداش دربارش میزدن که نمونه ی اون حرفها رو در مطلب بالایی میتونید بخونید، همه از دکتر تعریف میکردند، واقعا در حق دکتر خیلی بد کردند، منم مثه همه ی طرفداراش دوستش دارم و امیدوارم در کاره جدیدش موفق بشه

© Copyright 2006 Parham Net. All rights reserved | Xml | Email | Home