|

Thursday, February 03, 2005

دست عنایت

هر کی خواست صداشو میشنوی
اما صدای این دلو نمیشنوی
غربتو بی کسی داره آتیشم می زنه
اما دست عنایتی به سر من نمیزنی
نمیدونم که چه کردم انگاری بدم واست
هر چی باشه تو که دله مخلوقتو نمیشکنی
کارم شده اشکو ناله وو دردو صدا
تو که خدایی چرا رو دلم مرهمی نمیزنی
هر چی بلندتر صدات میکنم انگاری صدام کمتر میاد
ترسم ازینه نخوای صدامو بشنوی
من که تنها رفیقم فقط تویی
نکنه ولم کنی یو از من بگذری
اگه تو نباشی خدا من بی کسم
نشون بده دستتو بگو که با منی

© Copyright 2006 Parham Net. All rights reserved | Xml | Email | Home